تناسب های بین زن و شوهر
شما همیشه میگید که فقط عشق کافی نیست و باید تناسبهای لازم رو هم برای شروع یک زندگی داشته باشیم، میخواستم اگه امکانش هست این تناسبها رو به صورت یه لیست و به ترتیب اولویت بهم بگید. واقعا ازتون ممنونم
***جواب :
سلام
شکی نیست که زن و شوهر در صورتی میتونن زندگی بهتری در کنار هم داشته باشن که افکار اعتقادات اخلاقیات اعمال و رفتار و علایق و سلایق همدیگه رو بپسندند، این پسند معمولا در صورتی به دست میاد که طرفین عقاید و اخلاق و رفتار همدیگه رو درست بدونن و معمول مردم با کسی که از این نظرها شباهت بیشتری بهشون داشته باشه بهتر میتونن زندگی کنن
علتشم اینه که معمول مردم افکار و اعمال و علایق و سلایق خودشون رو درست میدونن و وقتی افکار و اعمال شبیه خودشون میبینن احساس رضایت میکنن چون مطلب خلافی نمیبینن که ارامششون رو به هم بزنه و ازش ناراحت بشن
به همین خاطره که گفته میشه هرچقدر شباهتشون از نظر فکری اخلاقی رفتاری خانوادگی به همدیگه بیشتر باشه برای هم مناسب ترند
این کلیت مطلبه یعنی اینکه تناسبهای طرفینی به صورت کلی برای همه لازمه اما در مورد سوال شما که لیست تناسبها به ترتیب اولویت چیه؟ عرض میکنم: تناسبها به صورت ریز بر دو نوعند عمومی اختصاصی
عمومیها اونا است که معمول مردم قبول دارند مثل حسن معاشرت صداقت پاکی نجابت
موارد اختصاصی اونا است که در افراد مختلف تفاوت میکنه به گونهای که ممکنه یک فکر یا عمل یا سلیقه در نزد کسی درست یا مهم و در نزد کس دیگه نادرست یا بی اهمیت باشه، مثلا امکان داره کسی کار کردن زن رو لازم بدونه اما دیگری براش مهم نباشه یا اونو غلط بدونه، یا اینکه کسی چادر رو برای زن لازم بدونه اما دیگری یا مهم ندونه یا قبول نداشته باشه، یا اینکه ممکنه نماز خون بودن برای یکی خیلی مهم باشه اما برای دیگری فرقی نکنه یا اهمیت چندانی نداشته باشه، یا یکی به مشورت خیلی اهمیت بده اما دیگری اهل مشورت نباشه یا خیلی بهش اهمیت نده، یا یکی با ادامه تحصیل زن مشکل داشته باشه اما دیگری اونو لازم بدونه، یا یکی به افکار مرد سالارانه معتقد باشه اما دیگری نه
پس در غیر موارد عمومی نمیشه نسخه کلی ارائه کرد و به خود طرفین بستگی داره که عقاید و رفتار و اخلاق همدیگه رو بررسی کنن و ببینن که چقدر از مواردی که لازم میدونن و بهش اهمیت میدن در او هست
شاید بگین: پس بررسی تمام موارد ریز فکری عملی اخلاقی طرف مقابل کار سختیه جوابش اینه که اولا : اگه جوان از مشورت خانواده استفاده کنه خیلی زودتر به نتیجه میرسه چون آنچه که جوان درآیینه میبینه پیر در خشت خام میبینه به طوری که بعض وقتها اونی رو که یه جوان با مدتها بررسی باید بفهمه اون با بررسی کوتاه متوجه میشه
ثانیا: اصلا بررسی تمام موارد از ریز و درشت لازم نیست چون اونی که لازمه اینه که موارد مهمی رو که نمیتونه ازش بگذره بررسی کنه اما بررسی بقیه موارد که چندان براش اهمیتی نداره لزومی نداره و اگه چندتاش هم از قلم افتاد اشکالی ایجاد نمیشه چون انسان اگه بخواد زندگی خوبی داشته باشه باید بنا رو بر گذشت بذاره چون هیچ کس بی عیب نیست پس همون طوری که انتظار داره از همسرش عیوبش چشم پوشی کنه او هم از عیوب همسر صرف نظر کنه علاوه بر اینکه کشش طرفینی بعد ازدواج خیلی از مشکلات ریز رو حل میکنه
نتیجه اینکه: در تناسبهای طرفینی اینکه کدوم مورد اصلیه - که نمیشه ازش گذشت- یا اولویت داره به خود فرد بستگی داره یعنی او با توجه به مواردی که براش مهمه باید طرف مقابل رو بررسی کنه به همین علت در غیر موارد عمومی لیست واحدی از تناسبها برای همه افراد وجود نداره