وسواس شدید در انتخاب همسر
سلام
من در حدود ۳ سال است که در شرف ازدواج هستم؛ ولی به دلیل موارد زیاد خواستگاری، قدرت تصمیم گیری در انتخاب دختر خانمی را ندارم و کوچکترین مسائل جزئی در ذهنم بسیار بزرگ جلوه میکند. البته موارد خوبی را دیدم؛ ولی با توجه به مدتی رفت و آمدهای خانوادگی، بسیاری از مسائل کوچک به سرعت نظرم را تغییر میدهد. در نتیجه، قدرت تصمیم گیریم ضعیف میشود. من حدود ۲۵ مرتبه خواستگاری رفتم که از این موضوع هم خودم و تا اندازهای خانوادهام خسته شدهاند و میگویند: تو مشکل داری و داری بهانه میگیری. اصلاً تو زن بگیر، نیستی. در ضمن این را هم بگویم من ۲۷ سال دارم و تمام شرایط یک زندگی را دارم. لطفاً مرا راهنمایی کنید.
جواب:
سلام
مشکل شما همان طوری که خودتان هم اشاره کردهاید این است که در زمینه انتخاب همسر ریز بین شدهاید؛ یعنی نقاط ضعف ریز طرف برایتان بزرگ جلوه میکند و به همین خاطر ردش میکنید؛ به عبارت دیگر عیب گیر شدهاید، در صورتی که نقاط ضعف ریز که نقش کمی در زندگی مشترک دارد، نباید ملاک رد و قبول در انتخاب همسر باشد. پس روش شما در زمینه انتخاب همسر نادرست است وگرنه با یکی از موارد قبلی ازدواج میکردید.
شما برای خلاصی از وضعیت باید روش خود، در انتخاب همسر را اصلاح کنید و بر اساس روش صحیح منطقی پیش بروید. راه صحیح ان است که ملاکهای خود را به دو دسته تقسیم کنید: اصلی و ترجیحی. ملاکهای اصلی آنهایی است که نمیشود از آنها گذشت؛ مثل تناسبهای فکری، اعتقادی، اخلاقی، رفتاری و خانوادگی، و ملاکهای ترجیحی آنهایی است که اگر باشد بهتر است؛ ولی اگر هم نبود زندگی خراب نمیشود. مثل زیبایی زیادِ طرف مقابل.
بعد از این تقسیم، بنا بگذارید که در زمان خواستگاری اگر ملاکهای اصلی در طرف بود، در زمینه ملاکهای ترجیحی تا جایی که میشود کوتاه بیایید.
اگر هم میترسید که در زمینه ملاکها دچار وسواس شوید و احیاناً موارد ریز را اصلی ببینید، میتوانید درباره موارد مشکوک، از کمک فکری اطرافیان یا مشاور بهره بگیرید تا از سخت گیری بیجا در امان بمانید.
پس تنها راه رها شدن از عیب گیری و ایدهآل گرایی، ان است که بر اساس روش درست حرکت کنید که پافشاری بر ملاکات اصلی، و در صورت لزوم، کوتاه آمدن از ملاکات ترجیحی است و این همان روشی است که اگر انجامش داده بودید تا به حال خیلی وقت بود که ازدواج کرده بودید.
شاید بگویید: اگر از موارد ترجیحی کوتاه بیایم چه تضمینی هست که زندگیم خراب نشود و به مشکل نخورم؟ جوابش این است که توافق و تفاهم صددرصدی پیدا نمیشود و چارهای نیست جز اینکه موارد ریز اختلاف با کوتاه آمدن و پذیرش طرف مقابل حل شود تا زندگی لطمه نخورد و این همان کاری است که عمده متاهلها انجامش میدهند و زندگی خوبی هم دارند.
خلاصه اینکه اگر این طور پیش بروید، میتوانید ازدواج کنید؛ اما اگر روشتان را عوض نکنید و همین طور ادامه دهید، از دو حال خارج نیست یا اینکه مجرد خواهید ماند یا اینکه به خاطر خستگی بالاخره موردی را قبول میکنید که در زمینه ملاکات اصلی مشکل دارد و در نتیجه یا زندگیتان خراب میشود یا مجبور میشوید یک عمر زندگی تلخ را تحمل کنید.
موفق باشید