ازدواج در محیط کار

محیط‌‌‌های کاری یکی از آن مواردی است که افراد می‌توانند از یکدیگر شناخت پیدا کنند. لذا بسیار اتفاق می‌افتد که افراد طی یک آشنایی به یکدیگر پیشنهاد ازدواج نیز می‌دهند. مانند ازدواج خانم دکتر و یا پرستار با همکارش، ازدواج خانم معلم با همکارش و مواردی از این دست. امّا باید توجه داشت که اینگونه ازدواج‌ها، علاوه بر محاسن زیادی که دارد، معایبی را هم بدنبال دارد که لازم است قبل از هرگونه تصمیم‌گیری، تمام جوانب مسأله سنجیده شود تا با آگاهی و تسلط کامل بر تمام جوانب مسأله، فرد برای زندگی آینده تصمیم گیری کند.

امّا مزایای اینگونه ازدواج‌ها؛

۱. وقتی فرد در محیط کاری توسط دیگری به او پیشنهاد ازدواج و خواستگاری داده می‌شود، بدین معنی است که طرفین یعنی آقا و خانم ماه‌ها و بلکه سال‌ها در کنار هم به عنوان همکار بوده‌اند و از همدیگر شناخت حداقلی را دارند. همین آشنایی و شناخت حداقلی فرد زمینه‌ای است تا فرد این شناخت حداقلی را به شناخت بهتر و کامل‌تر خود از همکارش تبدیل کند و در نهایت هر دونفر با شناخت کافی وارد ازدواج آگاهانه شوند و تشکیل زندگی دهند.

۲. ازدواج با همکار یک ویژگی مثبت دیگری دارد که باعث می‌شود طرفین با توجه به همکار بودن همدیگر، یکدیگر را بهتر بتوانند درک کنند؛ زیرا هردو با مشکلات، محدودیت‌ها و معضلات کار یکدیگر آشنایی کاملی دارند؛ مثلا وقتی یک پرستار خانم با پرستار مرد ازدواج می‌کند، هر دو نسبت به شغل همدیگر شناخت و آگاهی کافی را دارند و می‌دانند که شغل طرف مقابلشان چقدر با محدودیت‌ها، خستگی فراوان و مشکلاتی روبه روست، لذا فرد طرف مقابل را به عنوان همسر با علم به مشکلات کاری او، بهتر می‌تواند درک کند و مسلما یکی از فاکتورهای لازم در زندگی زناشویی وجود درک متقابل طرفین از همدیگر است.

۳. معمولا حضور همسر در محل کار به ویژه برای خانم‌ها، موجب ارتقاء اعتماد به نفس و بالا رفتن روحیه آنان می‌شود؛ زیرا فرد حس می‌کند که همسرش در کنار اوست و در مواقع نیاز می‌تواند به او تکیه بزند.

معایب اینگونه ازدواج‌ها؛

۱. بسیاری از افراد تصور می‌کنند که چون مدت زیادی است که در محیط کار، طرفشان را می‌شناسند، دیگر نیازی به تحقیق و گفت‌وگوهای جدی برای ازدواج نیست. در حالی که تحقیق محلی یکی از اصول شناخت کاملتر فرد به حساب می‌آید. از این رو با کم اهمیت دادن به آن و ورود به زندگی مشترک تازه متوجه می‌شوند که چقدر از همسرشان شناخت کمی دارند و همین شناخت کم می‌تواند در ناسازگاری زوجین در زندگی مشترک تاثیر منفی بگذارد.

۲. گاهی پیش می‌آید که خواستگار دخترخانم، از کارکنان رده بالا؛ همچون رئیس یا مدیر سازمانی باشد؛ مثلا رئیس بیمارستان خواستگار خانم دکتر یا پرستاری شود که در آن صورت اگر خانم نظرش نسبت به آن آقا منفی باشد، احتمالا آینده شغلی او تاحدودی تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. لذا وجود اینگونه مشکلات، عده‌ی زیادی را از دادن پاسخ منفی می‌ترساند یا وادار به دادن جواب مثبت و در نهایت تشکیل زندگی ناموفق می‌کند.

۳. گاهی جواب منفی دادن به همکار معمولی هم با خود ملاحظاتی را بدنبال دارد که خالی از مشکل نیست و مسلما بر روابط کاری همدیگر تاثیر خواهد گذاشت و گاهی هم حتی با جواب مثبت دادن، مشکلات و ملاحظاتی را برای طرفین بوجود می‌آورد؛ مثلا گاهی مشکلات و فشارهای کار وارد زندگی مشترک می‌شود و برعکس دعواهای زن وشوهری وارد محیط کاری شود که مسلما  ادامه این روند باعث نارضایتی زوجین از همدیگر خواهد شد یا وقتی مثلا خانمی ببیند که همسرش با دیگر همکار خانم، به گرمی تعامل می‌کند، این مسأله ممکن است باعث حساسیت و واکنش او شود، در حالیکه این خانم چنین حساسیتی را قبل از ازدواج نداشت.