دختر خوبی است ولی نماز نمی خواند
مدتی است که به دختر خاله ام که در مازندران زندگی می کنند علاقه مند شده ام. ایشان دو سال از من کوچکتر است. قبلا فکر می کردم که این مسئله یک حس یک طرفه از سوی من به ایشان است. اما امسال مادرم و مادر بزرگم (مادر بزرگ مادری که بینمان مشترک است) رسما در یک مهمانی سر حرف را باز کردند و متوجه شدیم که او هم به مدت دو سال است که به من علاقه مند است اما هیچکدام این حس درونی را ابراز نمی کردیم.
چندی قبل خواستگارانی داشت که آن ها را رد کرد و حالا خودش و خانواده اش می گویند به خاطر علاقه اش به من بوده است.
ظاهرا بزرگتر ها هم راضی هستند و قرار شده که تا ۲ سال دیگر که من فارغ التحصیل می شوم صبر کنیم و بعد به عقد شرعی هم در بیاییم. قرار است در این مدت تحت نظارت کامل والدین در حد صحبت و تلفن با هم رابطه داشته باشیم تا به شناخت بیشتری نیز از یکدیگر دست پیدا کنیم.
از نظر من دختر خاله ام تمام پارامتر های همسر ایده آل من را چه از نظر زیبایی و ظاهر، چه از نظر اخلاق و رفتار، چه از نظر حیا و حجاب و ... دارد و از همه مهم تر اینکه به من علاقه مند است.
اما تنها مشکلی که دارد این است که به نمازش بی توجه است. روزه می گیرد و به سایر مسائل شرعی عمل می کند اما در نماز تنبلی می کند و اهل نماز نیست.
حال من چند سوال از شما دارم :
۱ - آیا اینگونه قول و قرار های اینگونه که دختر و پسر به یکدیگر علاقه مند هستند و قصد دارند تا محیا شدن شرایط برای یکدیگر صبر کنند در کل کار درستی است؟؟؟
۲- آیا رابطه پیامکی و تلفنی به منظور آشنایی بیشتر در این دوره اصولا کاری درست است یا نه؟؟؟؟
۳- مسئله نماز ایشان تا چه حد می تواند در زندگی آینده ما تاثیری داشته باشد؟؟؟
من اهل نماز هستم و برایم مهم است اما وقتی به جنبه های مثبت ایشان نگاه می کنم با خود می گویم که به هر حال هر انسانی نقطه ضعفی دارد و این هم می تواند نقطه ضعف ایشان باشد... آیا اصولا صحیح است که من این مسئله را مستقیما به ایشان متذکر شوم یا بگونهی دیگری این مطلب را بیان کنم؟؟ِ؟؟
در ضمن من استخاره هم کردم و خوب نیامد. شخصا چقدر انجام استخاره را در این موارد صحیح می دانید؟؟؟؟
پاسخ
سلام
در مورد نماز نخواندن باید بگویم نماز خیلی مهم است خصوصا در مورد زن که در تربیت فرزند و نسل تاثیر زیادی دارد.
با این حال شرایط متفاوت است. یک وقت هست طرف نماز را قبول دارد و با این همه به دلیل شرایط محیطی که در آن زندگی می کند بعضی وقت ها نمازش را می خواند و بعضی وقت ها نمی خواند ولی اگر در محیط دیگری قرار بگیرد نمازش را می خواند. یه وقت هم هست که طرف اساسا نماز را قبول ندارد و به هیج وجه نمی خواند. آن موردی که مشکل ساز است مورد دوم می باشد. در کل در این مورد می توانی غیر مستقیم علت را بررسی کنی ببینی آیا اگر شرایطش تغییر کند باز هم نسبت به نماز سستی می کند؟ می توانی طی صحبتهایی که داری وقتی درمورد مسائل دینی صحبت به میان می آید بگویی که چندین مورد برای من خیلی مهم و حیاتی است و آن نماز می باشد که در زندگی باید به آن اهمیت داده بشود و همسر من هم مثل خودم باید باشد و ... . اگر این نشد و نتوانستی نتیجه بگیری، صراحتا در این مورد صحبت کن و نظرش را بپرس. اگه در نهایت فهمیدی که مساله نمازش حل نمی شود بهتر است به مورد دیگری فکر کنی.
در مورد اینکه قرار است بعد از اتمام درست عقد کنین و تا آن موقع با رابطه پیامکی و تلفنی بیشتر باهم آشنا بشوین باید بگویم اینکه رابطه شما تحت نظارت خانواده است خوبه، اما بستگی دارد به اینکه هدف از این رابطه و آشنایی چه باشد؟ اگر برای این است که شناخت شما نسبت به هم کامل شود که ببینین به درد هم می خورین یا نه که نادرسته و نباید زیاد طولانی شود. اما اگر اصل ازدواج مسلم است و قصد ازدواج حتمی می باشد، که در این صورت رابطه لزومی ندارد مگر اینکه عقد کنین و به عنوان همسر با هم رابطه داشته باشین اما در حد عقد.
اما در مورد استخاره باید بگویم که استخاره در صورتی است که فرد در انتخاب مردد شده و با فکر و مشورت نتوانسته است به نتیجه ای برسد. اگر اینطور بوده و تحت این شرایط شما استخاره کردی خب باید به آن عمل کنی مگر اینکه شرایط عوض شود و شما دوباره در بررسی هایت به این نتیجه برسی که طرف از هر لحاظ مورد مناسبی است. در این صورت برای اینکه احتمال مخالفت با استخاره هم نشود میتوانی برای آن استخاره، صدقه بدهی و با طرف ازدواج کنی. اگر بعد از تغییر شرایط باز هم مردد بودی میتوانی دوباره استخاره کنی.