زود ازدواج کنم پشیمون میشم
خواهشمندم دربارۀ آمادگی ازدواج بنویسید دختری ۱۹ ساله و دانشجو هستم. با اینکه ازدواج در سن نسبتا بالا در فامیل مرسوم هست،خانوادهام اصرار دارن که در خانه را به روی خواستگارها باز کنن و من به شدت از این مساله واهمه دارم،
آدم راحتی نیستم فکر میکنم که نمیتونم با یه پسر غریبه درباره ازدواج حتی حرف بزنم ،ازطرفی خواستگارها شرایط خیلی خوبی دارن از نظر شغل و تحصیلات و خانواده و... نظر والدینم اینه که اگر سنم بالاتر بره خواستگارهای خوب روز به روز کمتر میشن،
راستش الان که مطالب شما رو هم خوندم کمی نگرانم میکنه چون شما هم همین رو گفتید. به علاوه از این نظر تعجب میکنم چون همه خانمهایی که در سن کم ازدواج کرده اند و من میشناسم، واقعا پشیمانند و شدیدا سرخورده به نظر می یان.
حالا من موندهام با این اطلاعات ضد و نقیض. کمی نسبت به پسرها بدگمانم،خودم فکر میکنم که از پس آداب و معاشرتهای اجتماعی بر نمییام. مادرم نظر مخالف داره. خواهش میکنم راهنماییم کنید و بگید چطور میتونم بفهمم که چه زمانی برای ازدواج، عقد، نامزدی یا حتی مراسم خواستگاری آمادهام.
***جواب :
سلام
من نمیدونم علت واهمه شما از صحبت با پسر غریبه برای ازدواج چیه اما این میتونه عکس العمل طبیعی خجالت دختر پاکدامنی باشه که تا بحال هیچ رابطهای با پسرها نداشته؛ یعنی دختری که تاکنون هیچ ارتباطی با پسرها نداشته طبیعی است که نتونه به راحتی با اونا در زمینه ازدواج صحبت کنه
این مساله منو یاد جریان ازدواج حضرت زهراء سلام الله علیها انداخت که وقتی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله خواستگاری امیر المومنین علیهالسلام رو به اطلاع ایشون رسوند، حضرت زهرا علیهاالسلام از خجالت سکوت کرد و بله رو به زبان نگفت و از اینجا است که میگن سکوت دختر باکره علامت رضایتشه
پس خجالت از صحبت با پسر در مورد ازدواج غیر طبیعی نیست و دلیل عدم امادگی برای ازدواج هم نیست
در زمینه امادگی برای ازدواج هم باید عرض کنم زمانی که احساس نیاز به جنس مخالف در دختر و پسر بیدار میشه و نگاهشون به همدیگه عوض میشه و احساس کشش عاطفی و جسمی نسبت به همدیگه پیدا میکنن معلوم میشه جسم و روحشون از نظر طبیعی به جایی رسیده که احساس میکنه نیاز به برقراری ارتباط با جنس مخالف داره
علت تمایل به برقراری رابطه بین دخترها و پسرهای نوجوان هم همینه که میخوان به احساس نیازشون پاسخ بدن و اون جای خالی رو که در وجودشون احساس میکنن پر کنند
دو راه برای پاسخ گویی به این نیاز هست که اولی راهی که در غرب متداوله و دوم راهی که دین ارائه کرده
راه غربی اینه که به دختر پسرها اجازه داده میشه در هر حدی که بخوان با هم به عنوان دوست دختر و پسر ارتباط عاشقانه و حتی جنسی داشته باشن و بعد گذشت سالها در حدود ۲۵ سالگی یا بالاتر ازدواج کنند
راه دینی اینه که پاسخ این تمایل از ابتدا - به جای ارتباط دختر و پسر- با ازدواج داده بشه، و طبق نظر دین : ازدواج برای هر دختر و پسری که به بلوغ میرسند مستحبه و اگه به گناه بیفتند واجب میشه
پس از نظر دینی هر دختر پسر بالغی امادگی ازدواج رو دارن اما از دیدگاه غربی اونا سالهای سال باید برای ازدواج صبر کنند ولی در فاصله بین بلوغ جنسی و ازدواج میتونن با هم رابطه حتی جنسی داشته باشن
پس هم در دیدگاه دینی و هم نگاه غربی پاسخ گویی به نیازهای روحی و جسمی دخترها و پسرها به رسمیت شناخته شده اما نحوهاش متفاوته که از نظر دینی ازدواج و از نظر غربی رابطه ازاد تا زمان ازدواجه
پس اگه شما به این درجه رسیدید که جای خالی نیاز عاطفی و جسمی رو در روحتون حس میکنید و به نظرتون میرسه که به همدم و همراهی که دلتون رو بهش بسپرید و شریک غم و شادیهای شما باشه نیاز دارید و دلتون به برقراری این ارتباط جواب مثبت میده، معلوم میشه که شما به درجهای رسیدید که از نظر دینی امادگی ازدواج دارید و از نظر دیدگاه غربی هم میتونید با جنس مخالف رابطه برقرار کنید
شاید بگید اگه صرف رسیدن به بلوغ و احساس نیاز عاطفی و جنسی برای امادگی ازدواج کافیه پس چرا همه میگن که بلوغ جنسی کافی نیست و بلوغ عقلی عاطفی روانی اجتماعی برای ازدواج لازمه
جوابش اینه که این حرف مطابق دیدگاه غربی هاست که بین بلوغ و ازدواج سالها فاصله میاندازند چون لازم دونستن بلوغهای چندگانه عقلی و اجتماعی و... یک دیدگاه غربی است نه دینی بخاطر اینکه در متون دینی ما هیچ ذکری از لزوم بلوغهای چندگانه به میون نیومده
پس از نظر دینی شما به صورت کلی امادگی ازدواج رو دارید اما اگه به علت دیگهای از روبرو شدن خواستگار واهمه دارید یا فکر میکنید از پس اداب معاشرتهای اجتماعی بر نمیاید این مساله راه حل خودشو داره و تدریجا در روند خواستگاری و ازدواج قابل برطرف شدنه
اما در مورد اینکه گفتید: همه خانمهایی که میشناسید و در سن پایین ازدواج کرده اند پشیمون و سرخورده اند، خدمت شما عرض میکنم با توجه به اینکه خانمهای بسیاری هم هستند که با وجود ازدواج در سن پایین از زندگیشون راضیند معلوم میشه که این پشیمونی عمومیت نداره و شامل بعضی از خانمها میشه پس باید گفت نفس ازدواج در سن پایین سبب پشیمونی نیست وگرنه باید تمام کسانی که در سن پایین ازدواج کرده اند از زندگیشون ناراضی و از ازدواجشون پشیمون باشن
ولی در عین حال باید علت پشیمونی اونا روشن بشه تا یه وقت نکنه شما هم مثل اونا پشیمون بشید
اولین دلیل پشیمونی اونا ممکنه این باشه که انتخابشون نامناسب بوده و اونا تناسبهای لازمه رو با شوهراشون نداشتن
دلیل دوم هم شاید این باشه که ازدواجشون اجباری بوده یعنی خونواده شون کسی رو که اونا دوستش نداشتند بهشون تحمیل کرده اند
اگه علت این دو مورد باشه خراب شدن زندگیشون به ازدواج در سن پایین ربطی نداره بلکه به انتخاب نادرست و اجبار خانواده برمی گرده که هر دوش نتیجه اشتباه خانواده است که بدون توجه به اینکه ایا پسر برای ازدواج با دخترشون مناسبه یا نه، به ازدواج اونا رضایت دادند و همچنین بدون توجه به عدم علاقه دختر اونو مجبور به ازدواج کردند
شاید بگید که اگه اون دختر سنش بیشتر بود تن به این ازدواج نامناسب یا اجباری نمیداد جوابش اینه برفرض هم که دختر سنش بیشتر بود بازم نمیتونست تشخیص بده که طرف به دردش میخوره یا نه چون وقتی پدر مادرش عدم تناسب رو متوجه نشدند خود دختر سنش م که کم نباشه بازم معلوم نیست بتونه بفهمه
البته در صورتی که خونوادهاش مسامحه کرده و با وجود عدم تناسب اونو شوهرش داده باشند در این صورت سن موثره چون اگه سنش بیشتر بود ممکن بود بتونه مخالفت کنه همچنین اگه سنش بیشتر بود ممکن بود نتونن اونو به کسی که نمیخواد شوهرش بدن
پس بالاتر بودن سن دختر میتونه از مسامحه خانواده و ازدواج اجباری جلوگیری کنه اما در صورتی که خانواده دقت داشته باشن و از تحمیل ازدواج هم به دختر خودداری کنن ازدواج در سن پایین از این جهت اشکالی ایجاد نمیکنه
دلیل سوم برای پشیمونی ممکنه این باشه که اونا زندگی خودشون رو با دخترا مقایسه میکنن که در سن نوجوانی زحمت زیادی برای اداره زندگی و شوهر داری و بچه داری کشیدند و تصور میکنند که دخترای امروز که دیر ازدواج میکنند خوشبخت ترند که این زحمتها رو نکشیده اند
دلیل چهارم هم ممکنه این باشه که ازدواج آزادی و اختیار زن رو محدود میکنه و لذا میگن خوشا بحال دخترهای امروز که قبل ازدواج به راحتی هر کار دوست دارند انجام میدن و به هر فعالیتی اعم از علمی و ورزشی و... که مایلند دست میزنن و فردی به نام شوهر نیست که آزادیشون رو محدود کنه
خلاصه دلیل سوم و چهارم اینه که ازدواج زحمت فراوان داره و آزادی رو محدود میکنه پس بهتره که ازدواج در سنین بالاتر صورت بگیره وگرنه پشیمونی داره
جواب این دو دلیل اینه که اولا زحمت داشتن یا محدود کردن ازادی در صورتی خوب نیست که مصلحت نداشته باشه، اما اگه مثل ازدواج فواید زیادی - از قبیل رشد و تکامل فکری اجتماعی اخلاقی، تقویت روحیه دیگر گرایی، رفع نیازهای عاطفی و جنسی و تعدیل غرائز، ایجاد آرامش روحی روانی، مصون شدن از لغزش و گناه، کسب ثوابهای فراوان بخاطر ازدواج، آرامش فکری برای کارهای علمی پژوهشی- داشته باشه به زحمت و محدودیت بیشتر از اینش هم میارزه
ثانیا : اگه ازدواج زحمت اداره زندگی و شوهر داری رو داره، در عوض لذت ارتباط عاشقانه با همسر رو داره به حدی که زن کار در خانه برای محبوبش رو زحمت نمیبینه همون طور که مرد زحمت کار کردن بخاطر همسری که بهش عشق میورزه رو با رغبت به جان میخره، یا اگه ازدواج زحمت بچه داری داره اما به شدت هم لذت داره به طوری که زندگی بعد یه مدت بدون بچه به معنی جلوه میکنه
ثالثا : این طور نیست که در همه موارد آزادی دختر محدود بشه چون دختر میتونه در مورد هر فعالیتی که دوست داره انجام بده با خواستگارش صحبت کنه و در صورتی که قبول کرد بله بگه
پس علت اینکه بعض زنها بخاطر زحمت و محدودیت ازادی بعد ازدواج اظهار پشیمونی میکنن اینه که اولا فقط زحمتها و محدودیتها رو میبینن و به لذتها و خوشیهای فراوانی که در زندگی دارند توجه نمیکنند و ثانیا : تصور میکنند که دخترها در دوران تجرد خیلی خوشند و با نبود زحمت و داشتن ازادی از زندگیشون لذت میبرند در صورتی که توجه ندارن در مقابل، دخترها از موهبتها و فوائد ازدواج - مثل داشتن همدم و همسری که در آغوش او آرامش پیدا کنند و در کنار او گذر عمر رو احساس نکنند- محرومند
نتیجه اینکه ازدواج در سن پایین اگه با فرد مناسب و مورد علاقه دختر انجام بشه نه تنها پشیمونی نداره بلکه برعکس ازدواج در سن بالا در این صورت پشیمونی داره، چون هم از فواید ازدواج محروم میشه و هم ممکنه که دچار لغزش و گناه بشه
پس با توجه به موارد فوق شما خواستگارها رو رد نکنید و اینو هم بدونید همون طوری که والدینتون هم اشاره کردند هرچه سنتون بالاتر بره خواستگارهای بهتر رو از دست میدید و اگه بازم بالاتر بره خواستگارهای خوب رو از دست میدید و اگه خیلی بالا بره کلا خواستگار نخواهید داشت. پس اگه بهترین شرایط رو برای ازدواج میخواید که ایده الترین فرد رو انتخاب کنید زمانش الانه چون بر خلاف فکر یه سری دخترها، اکثر مردم به ازدواج پسرشون با دختر کم سن بیشتر رغبت دارن تا دختر تحصیل کرده سن بالا
کلام اخر اینکه با توجه به بدگمانی شما به پسرها و ترس شما از پشیمون شدن عرض میکنم: در صورتی که شما و خانواده تون دقتهای لازمه رو در مورد شرایط خواستگار انجام بدید و اونا هم اهل مسامحه در این زمینه نباشن و شما هم خواستگار رو بپسندید و مورد علاقه تون باشه و در مورد فعالیتهایی که دوست دارید انجام بدید باهاش توافق کنید، بدونید که به امید خدا فرد خوبی نصیبتون میشه و پشیمون هم نخواهید شد.