>
در پاسخ به سؤال جنابعالي پس از ذكر نكته اي كلّي پيرامون اختلافات موجود در روابط زناشويي، در قالب نكاتي به حدّ مجاز اختلافات اشاره نموده، در ادامه نيز به راهكارهايي در زمينه حل اختلافات جزيي در روابط زن و شوهر اشاره خواهيم نمود. در نهايت و در قالب نكات پاياني نيز به مسأله اختلافات زناشويي و تأثير آن در تصميم گيري براي بچه دار شدن اشاره اي مختصر خواهيم نمود. امّا نكته مهمي كه بايد بدان توجّه داشت آن است كه هيچ رابطه اي به اندازه رابطه زناشويي، مستعد اختلاف نيست؛ زيرا زن و مرد دايماً با يكديگر در تعامل و ارتباط اند؛ بنابراين فرصت براي اختلاف به دليل اختلاف سليقه ها در رابطه با اقوام، پول، فرزندان، مسافرت و... بسيار است.
در يك جمله وجود اختلاف در روابط زوجين امري طبيعي است، زيرا وجود مشكلاتي از قبيل اختلاف سليقه ها و ديدگاه ها در بيشتر خانواده ها كه اعضاي آن سالها در كنار يكديگر زندگي كرده و با روحيّات همديگر نيز آشنا هستند، امري طبيعي است چه رسد به زوج هايي كه مدت زمان زيادي نيست از آشنايي شان مي گذرد. به عبارت ديگر برخي از اختلاف سليقه ها و برخوردهاي ناپخته در اوايل زندگي مشترك، طبيعي است، البتّه به شرط آن كه زياد از حد طول نكشد.
در مورد حد مجاز اختلافات كه در بخشي از سؤال خود بدان اشاره نموديد و ما از آن به عنوان تعارض سازنده نام مي بريم، گفتني است، تعارض زن و مرد هنگامي سازنده است كه :
1- منجر به تبيين مسايل و مشكلات موجود در روابط آن دو گردد.
2- منجر به حل مسأله و يا مسائل موجود در روابطشان شود.
3- موجب ارتباط زن و شوهر شده و آنها را در حل اموري كه برايشان اهميّت دارد، درگير كند، نه آنكه موجب قهرشان گشته و يا اينكه هر كسي مسئوليت را به گردن ديگري اندازد و خود طفره رود.
4- باعث ارتقاي درك و مهارت آنها در حل مسائل زناشويي گردد.
از سوي ديگر اين اختلافات و تعارضات زماني مخرّب است كه :
1- موجب تضعيف عزّت نفس زن و يا شوهر گردد.
2- توجّه آنها را از فعاليتهاي مهم زندگي دور سازد.
3- موجب دوقطبي شدن آنها و كاهش همكاري بين آنها شود.
4- منجر به رفتارهاي مضر، غير مسئولانه و در نهايت تخريب متقابل آنها در قبال يكديگر شود.
*** برخي از راهكارهاي حل اختلافات جزيي بين زن و شوهر كه عمدتاً با گفتگوي مشاركتي قابل حل می باشد، عبارتند از:
1- تعيين زمان و مكان مناسب براي انجام بحث و گفتگو پيرامون مسائل موجود در روابط خود.
2- تعريف دقيق مشكل يا موضوع مورد اختلاف و جمع كردن دامنه بحث براي پرهيز از مجمل گويي و مجمل خواهي.
3- تعيين سهم هر يك از زوجين در ايجاد مشكل و اختلاف بر اساس واقع بيني.
4- فهرست نمودن تلاش هاي ناموفق قبلي براي حل مشكل فعلي.
5- فهرست نمودن كليه راه حل هاي ممكن پيشنهادي با همكاري و همدلي يكديگر.
6- بحث و ارزيابي منطقي فارغ از احساسات پيرامون راه حل هاي ممكن از ميان راه حل هاي فهرست شده در بند 5.
7- توافق زن و شوهر بر سر آزمودن يك راه حل.
8- مشخص ساختن وظيفه هر يك در آزمودن راه حل توافقي.
9- تعيين زماني ديگر براي گفتگو.
10- ارج نهادن به تلاش هاي يكديگر در رسيدن به راه حل.
*** نكته پاياني :
پرسشگر گرامي؛ همانطوري كه خود نيز به شايستگي مطلع هستيد عوامل ايجاد اختلاف در روابط زناشويي به ويژه در اوايل زندگي مشترك بسيار زياد و بر حسب تنوّع از اهميّت متفاوتي برخوردارند؛ بنابراين شناسايي دقيق اين عوامل نظير دخالت اطرافيان و خانواده هاي طرفين در زندگي نو پاي دو جوان، سوء ظن و شك هر يك از زوجين نسبت به ديگري، عدم تعهّد و مسئوليّت پذيري هر يك از آنها نسبت به زندگي مشترك، خشونت، مشكلات اقتصادي، بیکاری، فقر و اعتياد مي تواند در ارائه پاسخ جامع به سؤال جنابعالي كه چه مدّت بايد براي بچّه دار شدن صبر نمود، مؤثّر است، امّا به صورت كلّي و در شرایط عادی، در اين زمينه گفتني است زماني كه زوجين از زندگي در كنار هم لذت می برند و احساس رضايت نسبي دارند، اقدام به بچه دار شدن، نه تنها باعث ایجاد مشکل نمی گردد بلکه به زندگی زوجین، طراوات و تازگی می بخشد. لازم به ذكر است گاهي نداشتن فرزند يكي از عوامل مشكل و يكي از دغدغه هاي زن و يا شوهر است، و چه بسا با آوردن يك فرزند، نشاط و شادي به خانواده بازگشته و الفت و مهرباني را بين زن و مرد مضاعف كند.
پيشنهاد اساسي در اين زمينه آن است كه در چنين مواقعي شايسته است زن و شوهر به اتفاق همديگر به يكي از مراكز مشاوره خانواده مراجعه نمايند تا با بهره گيري از خدمات تخصّصي همكاران مجرّب اين مراكز ابتدا ريشه مسائل موجود در روابط خود را شناسايي نمايند تا در ادامه با بهره گيري از شيوه هاي زوج درماني فرصت زيباي در كنار هم بودن را با آزمون و خطا هدر ندهند.